اگر از کاربران یا سرمایهگذاران فعال در فضای ارزهای دیجیتال هستید، احتمالاً با اصل مهم «بدون کلیدهای خصوصی، مالک ارزهایتان نخواهید بود» آشنا می باشید.
تصور بسیاری از ما این می باشد که اگر از کلیدهای خصوصیمان بهخوبی محافظت نماییم، هیچکس نمیتواند به داراییهای ما روی بلاکچین دسترسی پیدا کند و مسدود کردن بلاک چین امکانپذیر نیست.
این در حالی است که مسدود کردن داراییها روی بلاکچین نهتنها ازنظر فنی امکانپذیر است؛ بلکه در سالهای اخیر بارها انجام شده است. دلیل آن هم افزایش فعالیتهای مجرمانه و کلاهبرداریها در این صنعت است. مسئلهای که ضابطان قضایی را بر آن داشته است تا با همکاری برخی توسعهدهندگان بلاک چین، داراییهای تبهکاران را مسدود و مصادره نمایند. بنابراین بهتر است این تصور را که امکان مسدودسازی داراییها روی بلاکچین امکانپذیر نیست کنار بگذاریم و واقعیت را بپذیریم.
در این مقاله همراه ما باشید !
پیش از پاسخ به این سوال باید نکات مهمی درباره رمزارزها را دوباره بازگو نماییم
از میان ارزهای دیجیتال، توکنهای ERC-20 دراصل نوعی مرجع به پایگاه دادهای به شمار می آیند که حساب تعداد رمزارزهای موجود در هر آدرس را نگه میدارد. مدیریت این پایگاه داده برعهده قرارداد توکن است.
هنگامیکه تعدادی ارز دیجیتال از آدرسی به آدرس دیگر منتقل میشود، قرارداد توکن که نوعی قرارداد هوشمند است، تعداد توکنهای موجود در هر آدرس را تغییر میدهد. این یعنی توکنها را از آدرس فرستنده کسر و آنها را به آدرس گیرنده اضافه می نماید.
این قرارداد، تنها قرارداد هوشمندی می باشد که میتواند پایگاه داده مربوط به آن توکن را تغییر دهد. بنابراین میتوان از آن برای مسدود کردن دسترسی یا مصادره یا سوزاندن کامل آن توکنها استفاده کرد.
اگر این قرارداد هوشمند آدرسی را در فهرست سیاه قرار دهد، آن آدرس ممکن است دیگر نتواند توکن مرتبط را خرید، فروش، دریافت یا ارسال کند.
بهعبارتی دیگر به این معنا می باشد که بهروزرسانیِ قرارداد هوشمندی که یک آدرس در فهرست سیاه آن قرار دارد، صرفاً با اجازه ادمین (تنظیمکننده) آن امکانپذیر است.
در اغلب مواقع، قرارگرفتن آدرس در فهرست سیاه قرارداد هوشمند بهدنبال وقوع فعالیت غیرقانونی اتفاق میافتد. برای مثال، وقتی مهاجمی از باگ نرمافزاری استفاده و ارزهای دیجیتال را به آدرس خودش انتقال میدهد یا زمانیکه یک مرجع قضایی درخواست می نماید، داراییهای آدرس مشکوک تا زمان کاملشدن تحقیقات موقتاً مسدود میشوند.
تتر (USDT) یکی ازرمزارزهایی می باشدکه قرارداد هوشمند آن قابلیت مسدودسازی و صدور مجدد USDT را دارد. طبق گزارشها، قرارداد رمزارز تتر تاکنون بیش از صدها آدرس را در فهرست سیاه قرار داده است. در نمونهای دیگر، تتر بهدرخواست مجریان قانون بیش از ۱۵۰میلیون دلار را از سه آدرس کیف پول مسدود کرده است.
مدیران قرارداد هوشمند میتوانند وجوهی را مسدود کنند که با فعالیتهای مجرمانه در برنامههای دیفای هم مرتبط هستند. ناگفته نماند فقط قراردادهای توکن مبتنیبر اتریوم نیستند که قابلیت بستن حساب در بلاک چین یا مصادره و فهرستگذاری را دارند. در برخی از بلاکچینهای لایه اول هم این قابلیت جزو ویژگیهای اصلی قراردادهای ارزهای دیجیتال است. برای مثال، ریپل و استلار هم به توسعهدهندگان اجازه میدهند توکنهایی بسازند که قابلیت مسدودشدن داشته باشند.
گفتنی است عملیات مسدودسازی اغلب فقط درباره توکنها اجرایی است. برخلاف تصور، مسدودکردن داراییهای بومی بلاکچینهایی مانند بیت کوین، اتر، بایننسکوین و ریپل امکانپذیر نیست؛ مگرآنکه در پلتفرمی متمرکز مانند صرافیهای متمرکز و ارائهدهندگان خدمات امانی نگهداری شوند.
باید اشاره کنیم که این پلتفرمهای متمرکز هم اغلب وجوه را مسدود نمیکنند؛ مگراینکه دستور پلیس یا دادگاه باشد.
فرایند رسیدگی به فعالیتهای مشکوک و مجرمانه در پلتفرمهای ارز دیجیتال بسته به اینکه آیا خود پلتفرم ابتدا آنها را شناسایی کرده است یا بازرس بخش خصوصی یا نهادهای قانونی، میتواند متفاوت باشد.
پلتفرمهایی مانند صرافیهای ارز دیجیتال میتوانند از ابزارهای مختلف برای پایش تراکنشهای ورودی و خروجی استفاده کنند. اگر فعالیتی بهدلیل ساختار تراکنش و نحوه انتقال ارزش یا غیرقانونیبودن منبع یا مقصد مشکوک بهنظر برسد، این ابزارها میتوانند آن را شناسایی و نشانهگذاری نمایند. پس از شناسایی، پلتفرمها یک یا چند مرحله از مراحل زیر را انجام خواهند داد:
اینکه کدامیک از اقدامات یادشده انجام میشود، به سطح ریسک درکشده از تراکنش، توضیحات کاربر، سوابق فعالیتهای او و میزان تعهدات آن پلتفرم ارز دیجیتال بستگی دارد.
بررسی تراکنشها و گزارش هرچیز مشکوک بهویژه درباره ارزهای دیجیتال مهم است؛ زیرا پلتفرمها اغلب روی وجوه ورودی کنترل ندارند. این انتقالها را شبکه بلاکچین پردازش می نماید؛ بنابراین نمیتوان آنها را متوقف کرد.
برای مثال، اگر کسی برای کمپین تأمین مالی تروریسم ارز دیجیتال واریز کرده باشد، پلتفرم نمیتواند از واریز وجه جلوگیری نماید. بااینحال میتواند صاحب حساب را از نقدکردن وجوه در قالب ارز فیات یا انتقال آن به حسابهای دیگر منع کند.
پلتفرمهایی که از رویههای احراز هویت و قوانین مبارزه با پولشویی پیروی میکنند، مشخصات صاحب حساب و فعالیتهای آن را میتوانند بهراحتی گزارش کنند.
روند بررسی ازنظر جمعآوری دادهها و استفاده از تجزیه وتحلیل بلاکچین و درخواست برای اطلاعات تقریباً مشابه روند بررسی پلتفرمهاست. بااینحال، در بسیاری از پروندهها که در دادگاههای مدنی مطرح شدهاند، شاهد آن بودهایم احکامی را وضع کردهاند که هم شامل روند معمول محفوظ نگهداشتن دارایی تا زمان محاکمه بوده و هم رویکردهای جدید عملی را دربر گرفته است تا ماهیت غیرمتمرکز و ناشناس بلاکچین خدشهدار نشود. درادامه، تعدادی از نمونههای احکامی را بررسی میکنیم که برخی از دادگاهها وضع کردهاند.
نمونههایی از احکامی که برخی از دادگاهها وضع کردهاند
تابهامروز، احکامی که برخی از دادگاهها با هدف مسدود کردن بلاک چین وضع کردهاند، عبارتاند از:
با این احکام میتوان از قوانین معمول برای تأمین امنیت و بازیابی سایر اَشکال دارایی درباره ارزهای دیجیتال هم استفاده کرد.
با این احکام دادگاهها میتوانند داراییهایی را مسدود کنند که مشخصاً با فعالیتهای مجرمانه مرتبط بودهاند؛ حتی اگر هویت مالک آنها ناشناخته باقی بماند.
با این احکام میتوان همه داراییهای شخص مجرم در کشورهای مختلف را مسدود کرد.
این احکام به نهادهای شخص ثالث اجازه میدهند درصورتیکه اطلاعاتی درباره تراکنشها و هویت دارندگان حسابهای درگیر در فعالیتهای غیرقانونی دارند، آنها را افشا کنند.
با کمک این خدمات میتوان احکام وضعشده درباره مسدودکردن داراییهای مجرمان در یک کشور را در کشورهای دیگر هم اجرا کرد.
پروندههای زیادی وجود دارد که نشان میدهد شناسایی داراییها و مسدودسازی موقت آنها تا زمان محاکمه امکانپذیر است. بااینحال، بهجز پروندههایی مانند ورشکستگی صرافی مت گاکس (Mt.Gox)، فرایند بازیابی ارزهای دیجیتال در بخش خصوصی از سال ۲۰۱۸ آغاز شد و نسبتاً جدید است.
در بخش دولتی، هنگامیکه بازرسهای مجری قانون به طریقی متوجه مورد مشکوکی شوند که در حال انجام فعالیتهای غیرقانونی با ارزهای دیجیتال است، احتمال دارد اقدامات زیر را انجام دهند:
جمعآوری آدرسهای ارز دیجیتال مرتبط، جزئیات تراکنش، طرفهای درگیر و سایر اطلاعات مهم موردنیاز
استفاده از ابزارهای تحلیل بلاک چین برای تعیین ماهیت وجوه و مبدأ و مقصد آنها. برای مثال آیا در صرافیهای دارای احراز هویت سپردهگذاری میشوند یا نه؟ آیا با فعالیت غیرقانونی مرتبط هستند یا نه و چگونه خرج و جابهجا میشوند؟
ارسال احضاریه یا درخواست اطلاعات از کسبوکارهای مرتبط با ارزهای دیجیتال که دارای فرایند احراز هویت باشند و مظنون در آنها حساب داشته یا معاملاتی انجام داده است.
اطلاعات بهدستآمده از این فرایند به نهادهای قانونی کمک میکند تا متوجه شوند که آیا ارزهای دیجیتال مدنظر حاصل فعالیتهای غیرقانونی ازجمله فروش موادمخدر، باجافزارها، کلاهبرداریها یا اخاذیها هستند یا نه. حتی اگر تراکنشها قانونی باشند؛ اما پولی که دراینمیان ردوبدل میشود از فعالیتهای مجرمانه بهدست آمده باشد، مشخص خواهد شد. درصورتیکه معلوم شود مظنون بهدنبال پنهانکردن منشأ واقعی وجوه است و قصد پولشویی دارد، داراییهای او در بسیاری از حوزههای قضایی درمعرض خطر توقیف قرار خواهد گرفت.
بهجز فعالیتهای مجرمانه، یکی دیگر از دلایل مسدود کردن بلاکچین و داراییهای کاربران روی آن، تحریمها هستند. هشدار کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا، درباره کاربرانی که با استفاده از داراییهای دیجیتال سعی می نمایند تا تحریمها را دور بزنند، رهبران جی۷ (G7) را بر آن داشت تا بیانیهای درباره پیگرد قانونی این افراد منتشر کنند.
برخلاف آمریکا و بریتانیا، اتحادیه اروپا اقدامات خاصی برای هدف قراردادن اتباع و شرکتهای مستقر در کشورهای تحریمشده برای استفاده از ارزهای دیجیتال انجام میدهد. همه کسانی که ملزماند از قانون تحریم اتحادیه اروپا پیروی کنند، درصورتیکه مجموع داراییهای دیجیتال آنها در هر کیف پول بیشتر از ۱۰٬۰۰۰یورو باشد، از ارائه خدمات مربوط به کیف پول یا افتتاح حساب یا نگهداری داراییهای متعلق به اتباع این کشورها یا اشخاص حقیقی مقیم یا نهادهای مستقر در آنها منع شدهاند.
باتوجهبه آنچه عنوان کردیم ، درمجموع امکان مسدود کردن بلاکچین و ارزهای دیجیتال وجود دارد و مراجع قانونی و قضایی میتوانند با اقدامات مختلف داراییهای دیجیتال کاربران را مسدود نمایند. بااینحال، این اقدامات مشکل مؤثرسازی احکام مربوط به مسدود کردن بلاکچین و داراییهای روی آن را حل نمیکنند.
برای مثال، اگر داراییهای دیجیتال در حسابی نگهداری شوند که مستقیماً تحتکنترل صاحب حساب است، فقط زمانی میتوان از انتقال آنها جلوگیری کرد که به حساب امانی جداگانهای با کلیدهای خصوصی خودِ صاحب حساب منتقل شوند. بدیهی است این کار مستلزم همکاری دارنده حساب است. هرچند دادگاهها میتوانند از روشهایی برای وادارکردن این افراد به همکاری استفاده کنند، محدودیتهای این روشها کار را تا حدودی دشوار میکند؛ مخصوصاً اگر پای کلاهبرداری در میان باشد.
بااینحال، اگر داراییهای دیجیتال با وجود دستور مسدودسازی منتقل شوند، ممکن است بتوان با کمک برخی شرکتهای تخصصی همچنان آنها را ردیابی کرد. پیشرفتهترشدن تحقیقات آنچین و تمایل ارائهدهندگان خصوصی خدمات ارزهای دیجیتال نیز کمک شایانی به ردیابی تراکنشهای ارزهای دیجیتال و تجزیهوتحلیل آنها کرده است. شاید در آینده اقداماتی بتواند به کاهش موارد کلاهبرداری و فعالیتهای مجرمانه کمک کند؛ اما برای ساکنان کشورهای تحریمشده ازجمله کشورمان این اتفاق چندان خوشایند نخواهد بود.